چرا گاهی در روابط عاشقانه احساس میکنیم طرف مقابل دیگر به ما علاقهای ندارد؟
یکی از ترسناکترین احساسات در یک رابطه عاشقانه، این است که حس کنیم شریک زندگیمان دیگر آن علاقه سابق را به ما ندارد. این احساس میتواند دلایل مختلفی داشته باشد و تشخیص ریشه اصلی آن، کلید حل مسئله است. در این مقاله، به بررسی 16 نکته میپردازیم که میتوانند باعث ایجاد این حس ناخوشایند شوند:

تغییر در لحن و زبان بدن:
بهرهگیری از لحن سردتر، کمتر لبخند زدن و یا اجتناب از تماس چشمی.کم شدن ارتباط کلامی:
صحبت نکردن در مورد احساسات، برنامهها و یا دغدغههای روزمره.انتقادهای پی در پی:
متمرکز شدن بر نقاط ضعف و انتقاد از شما به طور مداوم.نادیده گرفتن نیازهای شما:
بیتوجهی به خواستهها، علایق و نیازهای عاطفی شما.دیر جواب دادن به پیامها و تماسها:
عدم تمایل به برقراری ارتباط سریع و پیوسته.صرف وقت بیشتر با دیگران:
ترجیح دادن گذراندن وقت با دوستان و یا خانواده به جای شما.پنهان کاری:
مخفی کردن اطلاعات مهم از شما، مانند برنامهها و یا دوستان جدید.بیحوصلگی و کلافگی:
نشان دادن بیحوصلگی و یا کلافگی در هنگام گفتگو با شما.مقایسه کردن شما با دیگران:
مقایسه مداوم شما با افراد دیگر و پایین آوردن ارزش شما.فراموش کردن مناسبتهای خاص:
فراموش کردن تولد، سالگرد و یا دیگر مناسبتهای مهم.عدم حمایت عاطفی:
عدم حمایت از شما در زمانهای سخت و یا بیتوجهی به مشکلات شما.ایجاد فاصله عاطفی:
احساس میکنید که یک دیوار نامرئی بین شما و شریک زندگیتان وجود دارد.صحبت نکردن در مورد آینده:
اجتناب از صحبت کردن در مورد برنامههای آینده با شما.بهانه گیری:
ایجاد بهانههای مختلف برای اجتناب از گذراندن وقت با شما.عدم ابراز علاقه کلامی:
نگفتن جملاتی مانند “دوستت دارم” و یا “دلم برات تنگ شده”.این علائم میتوانند نشان دهنده کاهش علاقه، مشکلات ارتباطی، استرسهای بیرونی و یا حتی وجود فرد دیگری در زندگی شریک زندگیتان باشند.
مهمترین قدم بعد از تشخیص این علائم، صحبت کردن با صداقت و رو در رو با شریک زندگیتان است. سعی کنید احساسات خود را به طور واضح و بدون سرزنش بیان کنید و به حرفهای او نیز با دقت گوش دهید.
چرا در روابط عاشقانه احساس میکنیم طرف مقابل دیگر به ما علاقهای ندارد؟ 16 نکته
1. تغییر در رفتار و نحوه تعامل
یکی از اولین نشانهها، تغییر در نحوه رفتار و تعامل طرف مقابل است. این تغییر میتواند شامل کاهش تماسهای تلفنی، پیامها، یا قرارهای ملاقات باشد. شاید قبلاً هر روز با شما صحبت میکرد و الان فقط هفتهای یکبار خبری ازش میشه. این تغییر میتونه نگرانکننده باشه. به این تغییرات کوچک اما مهم توجه کنید. گاهی همین تغییرات کوچک، نشاندهنده تغییرات بزرگ در احساسات هستند. به نحوه نگاه کردنش به شما هم دقت کنید. آیا هنوز همون برق محبت رو در چشمانش میبینید؟به زبان بدنش هم توجه کنید. آیا هنوز هم مشتاقانه به شما نزدیک میشه یا فاصلهاش رو بیشتر کرده؟اگر قبلاً دست شما رو میگرفت و الان دیگه این کار رو نمیکنه، ممکنه نشانهای از کاهش علاقه باشه.
2. کاهش توجه و حمایت عاطفی
وقتی کسی علاقهاش را از دست میدهد، میزان توجه و حمایت عاطفیاش نیز کاهش مییابد. دیگر مانند گذشته به حرفهای شما گوش نمیدهد و در مشکلاتتان پشتیبان شما نیست. ممکن است در گذشته همیشه برای دلداری دادن به شما آماده بود، اما الان در دسترس نیست یا اهمیتی نمیدهد.
شاید قبلاً برای حل مشکلات شما تلاش میکرد، اما الان فقط بهانه میآورد. حتی ممکن است از شنیدن مشکلات شما خسته شود و سعی کند بحث را عوض کند. کم شدن حمایت عاطفی میتواند باعث احساس تنهایی و ناامنی در رابطه شود. اگر این حمایت کم شده است، باید به فکر چاره باشید.
3. انتقادهای مکرر و ناامیدکننده
اگر طرف مقابل به طور مداوم از شما انتقاد میکند و هیچ تلاشی برای دیدن جنبههای مثبت شما نمیکند، ممکن است علاقهاش را از دست داده باشد. انتقادهای سازنده مفید هستند، اما انتقادهای مداوم و ناامیدکننده مخرباند. شاید قبلاً اشتباهات شما را نادیده میگرفت یا با مهربانی به شما تذکر میداد، اما الان هر اشتباه کوچکی را بزرگ میکند. ممکن است احساس کنید که هیچگاه نمیتوانید او را راضی کنید. این انتقادها میتوانند اعتماد به نفس شما را از بین ببرند. اگر فقط انتقاد میشنوید، وقت آن است که در مورد آینده رابطه خود تجدید نظر کنید.
4. عدم تمایل به گذراندن وقت با شما
اگر طرف مقابل بهانههای مختلفی برای دوری از شما میآورد و تمایلی به گذراندن وقت با شما ندارد، این میتواند نشانهای از کاهش علاقه باشد. ممکن است قبلاً هر فرصتی را برای با شما بودن غنیمت میشمرد، اما الان همیشه بهانهای برای دوری دارد. شاید به جای با شما بودن، ترجیح میدهد با دوستانش وقت بگذراند یا به تنهایی به فعالیتهای مختلف بپردازد. این عدم تمایل میتواند باعث احساس طرد شدن و تنهایی در شما شود. اگر این زمان کم شده است، باید دلیل آن را بررسی کنید. شاید نیاز به برنامهریزی مجدد و ایجاد فعالیتهای مشترک جدید داشته باشید.
5. عدم تلاش برای حل مشکلات
وقتی علاقهای وجود ندارد، تمایلی هم به حل مشکلات و اختلافات دیده نمیشود. طرف مقابل ممکن است بیتفاوت باشد و سعی نکند رابطه را حفظ کند. شاید قبلاً برای حل هر مشکلی تلاش میکرد و به دنبال راه حل بود، اما الان فقط سکوت میکند یا از بحث فرار میکند. ممکن است به شما بگوید که دیگر اهمیتی نمیدهد یا خسته شده است. این بیتفاوتی میتواند بسیار دردناک باشد. اگر فقط شما تلاش میکنید، رابطه پایدار نخواهد بود. شاید نیاز به مشاوره داشته باشید تا بتوانید مشکلات را حل کنید.
6. دوری از صمیمیت فیزیکی
کاهش یا از بین رفتن صمیمیت فیزیکی، مانند در آغوش نگرفتن، بوسیدن و رابطه جنسی، میتواند نشانهای از کاهش علاقه باشد. شاید قبلاً همیشه به دنبال فرصتی برای ابراز محبت بود، اما الان از تماس فیزیکی با شما اجتناب میکند. ممکن است به بهانههای مختلف از رابطه جنسی خودداری کند. این دوری میتواند باعث احساس ناامنی و نارضایتی در رابطه شود. اگر این صمیمیت کم شده است، باید دلیل آن را پیدا کنید. شاید نیاز به صحبت در مورد نیازهای خود داشته باشید.
7. پنهان کاری و مخفی کردن اطلاعات
اگر طرف مقابل شروع به پنهان کردن اطلاعات مهم از شما میکند، ممکن است علاقهاش را از دست داده باشد و دیگر به شما اعتماد نکند. شاید قبلاً همه چیز را با شما در میان میگذاشت، اما الان در مورد کار، دوستان و برنامههایش چیزی به شما نمیگوید. ممکن است متوجه شوید که او در مورد بعضی چیزها دروغ میگوید. این پنهان کاری میتواند باعث احساس شک و بیاعتمادی در رابطه شود. اگر این صداقت از بین رفته است، باید دلیل آن را جویا شوید. شاید نیاز به بازسازی اعتماد داشته باشید.
8. در دسترس نبودن عاطفی
ممکن است از نظر فیزیکی حضور داشته باشد اما از نظر عاطفی در دسترس نباشد، یعنی به احساسات و نیازهای شما توجهی نکند و همدلی نشان ندهد.
شاید وقتی با او صحبت میکنید، به حرفهای شما گوش نمیدهد یا فقط با سر تکان میدهد. ممکن است به مشکلات شما اهمیتی ندهد و به جای دلداری دادن، شما را سرزنش کند. این عدم دسترسی عاطفی میتواند باعث احساس تنهایی و انزوا در رابطه شود. اگر طرف مقابل به احساسات شما بیتوجه است، باید در مورد این موضوع با او صحبت کنید. شاید نیاز به یادگیری مهارتهای ارتباطی داشته باشید.
9. عدم برنامه ریزی برای آینده مشترک
وقتی کسی علاقهاش را از دست میدهد، دیگر تمایلی به برنامهریزی برای آینده مشترک ندارد و از صحبت در مورد آن اجتناب میکند. شاید قبلاً در مورد ازدواج، بچهدار شدن یا خرید خانه صحبت میکردید، اما الان از این بحثها فرار میکند.
ممکن است بگوید که هنوز برای این چیزها زود است یا مطمئن نیست که میخواهد با شما باشد. این عدم تمایل به برنامهریزی میتواند باعث احساس ناامیدی و بلاتکلیفی در رابطه شود. اگر این اهداف وجود ندارند، باید در مورد آینده رابطه خود تصمیم بگیرید. شاید نیاز به بررسی ارزشهای خود داشته باشید.
10. مقایسه کردن شما با دیگران
مقایسه کردن شما با دیگران، مخصوصا به صورت منفی، نشانهای از نارضایتی و کاهش علاقه است. شاید قبلاً شما را به خاطر ویژگیهای منحصر به فردتان تحسین میکرد، اما الان شما را با دوستان، همکاران یا حتی افراد مشهور مقایسه میکند. ممکن است به شما بگوید که کاش مثل فلانی بودید یا فلان کار را انجام میدادید. این مقایسهها میتوانند اعتماد به نفس شما را از بین ببرند و باعث احساس حقارت شوند. اگر طرف مقابل شما را با دیگران مقایسه میکند، باید در مورد این رفتار با او صحبت کنید. شاید نیاز به یادآوری ارزشهای خود داشته باشید.
11. افزایش بحث و جدل های بی دلیل
افزایش تعداد و شدت بحث و جدل ها، مخصوصا بر سر مسائل کوچک و بی اهمیت، نشان دهنده نارضایتی و فاصله گرفتن عاطفی است. شاید قبلاً میتوانستید به راحتی با هم صحبت کنید و به توافق برسید، اما الان هر گفتگویی به بحث و جدل ختم میشود. ممکن است احساس کنید که طرف مقابل به دنبال بهانه برای دعوا است. این بحث و جدلها میتوانند باعث احساس خستگی و ناامیدی در رابطه شوند. اگر نمیتوانید بحث و جدلها را کنترل کنید، باید به دنبال کمک حرفهای باشید. شاید نیاز به یادگیری مهارتهای ارتباطی داشته باشید.
12. توجه بیش از حد به ظاهر خود
اگر طرف مقابل ناگهان شروع به توجه بیش از حد به ظاهر خود کند، مخصوصا اگر قبلاً اینطور نبوده است، ممکن است به دنبال جلب توجه فرد دیگری باشد. شاید به طور ناگهانی شروع به ورزش کردن، خرید لباسهای جدید یا تغییر مدل موهای خود کند. ممکن است بیشتر از گذشته وقت خود را صرف آرایش کردن یا رسیدگی به ظاهر خود کند. این تغییر میتواند نشانهای از این باشد که او به دنبال جلب توجه فرد دیگری است. اگر متوجه این تغییر شدید، باید در مورد آن با طرف مقابل صحبت کنید. شاید نیاز به تقویت صمیمیت و جذابیت در رابطه خود داشته باشید. 
13. ایجاد فاصله فیزیکی و دوری گزیدن
علاوه بر دوری از صمیمیت فیزیکی، ایجاد فاصله فیزیکی در محیطهای مختلف نیز میتواند نشانه باشد. مثلاً در مهمانیها یا جمعهای دوستانه از شما دور میشود. شاید در گذشته همیشه کنار شما بود و دست شما را میگرفت، اما الان سعی میکند از شما فاصله بگیرد. ممکن است در مهمانیها بیشتر با دیگران صحبت کند و به شما توجهی نکند. این فاصله فیزیکی میتواند باعث احساس تنهایی و طرد شدن در شما شود. اگر طرف مقابل از شما دوری میکند، باید دلیل آن را جویا شوید. شاید نیاز به بررسی رفتار خود در جمع داشته باشید.
14. صحبت نکردن در مورد مشکلات رابطه
اجتناب از صحبت در مورد مشکلات رابطه و نادیده گرفتن آنها، نشان دهنده عدم تمایل به حل مسائل و حفظ رابطه است. شاید هر بار که سعی میکنید در مورد مشکلات صحبت کنید، طرف مقابل بحث را عوض میکند یا از صحبت کردن اجتناب میکند. ممکن است به شما بگوید که حوصله این حرفها را ندارد یا همه چیز خوب است و شما دارید بزرگنمایی میکنید. این اجتناب از صحبت میتواند باعث انباشته شدن مشکلات و بدتر شدن رابطه شود. اگر طرف مقابل از صحبت کردن اجتناب میکند، باید به دنبال راهی برای ایجاد فضایی امن و صمیمی برای گفتگو باشید. شاید نیاز به مشاوره داشته باشید.
15. درگیر شدن بیش از حد در فعالیت های دیگر
مشغول شدن بیش از حد با کار، سرگرمی ها یا دوستان و کمبود وقت برای شما، میتواند نشان دهنده کاهش اهمیت شما در زندگی او باشد. شاید قبلاً تمام وقت خود را با شما میگذراند، اما الان بیشتر وقت خود را صرف کار، ورزش یا تفریح با دوستانش میکند. ممکن است به شما بگوید که خیلی سرش شلوغ است و وقت ندارد. این درگیری بیش از حد میتواند باعث احساس نادیده گرفته شدن و کمبود توجه در رابطه شود. اگر طرف مقابل بیش از حد مشغول است، باید در مورد این موضوع با او صحبت کنید. شاید نیاز به برنامهریزی مجدد و تعیین اولویتها داشته باشید.
16. وجود فرد جدید در زندگی او
هرچند سخت است، اما احتمال وجود فرد جدید در زندگی او را نیز در نظر بگیرید. تغییرات ناگهانی در رفتار، پنهان کاری و عدم تمایل به گذراندن وقت با شما، میتواند نشانهای از این موضوع باشد. البته، این لزوماً به معنای خیانت نیست، اما ممکن است او به فرد دیگری علاقهمند شده باشد. به این نکته توجه کنید که حس ششم شما در این مواقع معمولاً درست عمل میکند. اگر شک دارید، سعی کنید با دقت و ظرافت بررسی کنید و از قضاوت عجولانه خودداری کنید. بهترین راه حل در این شرایط، صحبت با صداقت و رو در رو با طرف مقابل است. اگر رابطه به پایان رسید، به خودتان فرصت التیام بدهید.







من یه بار تو رابطهم حس کردم دیگه حرفی برای گفتن نداریم، همه چی شده بود تکرار و سکوت 😶 بعد فهمیدم که وقتی هر دو طرف فقط تو روزمرگی غرق بشن و هیچ تجربه جدیدی نداشته باشن، اون حس نزدیکی کمکم محو میشه. یه اشتباه رایج اینه که فکر کنیم رابطه خودش خودبهخود زنده میمونه، در حالی که باید براش وقت بذاریم، حرف بزنیم، حتی اگه شده یه بازی جدید یا یه پیادهروی ساده. یه بار با پارتنرم رفتیم یه ورکشاپ نقاشی، با اینکه هیچکدوم بلد نبودیم، ولی کلی خندیدیم و بعدش حس کردیم دوباره یه چیزی بینمون زنده شده. رابطه بدون تلاش، مثل گیاهیه که آب نخوره، آرومآروم پژمرده میشه 🌱🎨💬